خلاصه فصل دوم ارتباطات و توسعه در جهان سوم

در طول تاریخ اقوام یا ملت ها افکار یا اندیشه هایی تولید کرده اند و آن را از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر یا از قومی به قوم دیگر منتقل نموده اند. 

خلاصه فصل دوم

کتاب ارتباطات توسعه در جهان سوم با عنوان تحول نظریه و کنش ارتباطات توسعه

تهیه کنندگان: محمد کریم ایزد پناه- مجید ایمان طلب – پریوش ایمان طلب – سعید فانی نژاد

استاد محترم: دکتر روشنی مقدم

در طول تاریخ اقوام یا ملت ها افکار یا اندیشه هایی تولید کرده اند و آن را از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر یا از قومی به قوم دیگر منتقل نموده اند. برخی ملت ها نیز که در بکارگیری دانش و فن سر آمد بودند بمنظور کسب ثروت و قدرت بیشتر از این راه استفاده کردند. نمونه آن اقوام اروپایی هستند. نگاهی به تاریخ نشانمی دهد، اروپا بعد از قرن شانزدهم تا اوایل قرن بیستم در حوزه ی فناوری و فرهنگ بر جهان تسلط یافت و این دوران، دوره ی توسعه طلبی و استثمار بود، بطوریکه شمار زیادی از اقوام بشری – حدود ۳/۲ – که به جهان سوم معروف بود، به زیر دستی، خدمتگزاری و کارکردن در مزارع استعمار گران وادار شدند. نخستین دوره توسعه طلبی اروپایی اوایل قرن نوزدهم به پایان رسید که نهایتا به استعمار زدایی  از کشورهای قاره آمریکا و لغو خرید و فروش بردگان در آن قاره منجر شد. در اوایل قرن بیستم در پی اعتراضات و نا خوشنودی ها این استعمارها برخی سردمداران کشورهای اروپایی نظیر هلندی ها و بریتانیایی­­­ ها در آفریقا و آسیا (عصر توجه به مسائل اخلاقی) را مطرح نمودند که طی ان پرسش هایی درباره انگیزه ها و پیامدهای مداخله در امور دیگران اغاز شد و اروپائیان اعتراف کردند که خود را مسؤل بهره کشی  و استعمار افراد ساکن در مستعمرات خود می دانند و بالاخره ده ها سال پس از جنگ جهانی دوم بود که رفته رفته رهایی کامل از زیر یوغ حکومت استعمار گران در کشور های آسیایی و آفریقایی شروع شد تا نهایتا  استقلال این کشور ها محقق گردید .

کمک به توسعه از جنگ جهانی دوم به بعد

توسعه در شکل نوین و امروزی آن بعد از جنگ جهانی دوم و بمنظور پیشگیری از وقوع جنگهای احتمالی در آینده  توسط جامعه بین المللی آغاز شد و به تولد سازمان ملل متحد و سازمانهای مختلف اجرایی یا چند جانبه منجر گردید . تولدی که نشانه آغاز رسمی اعطای کمک به توسعه کشورهای جهان سوم محسوب می شد . نمونه آن منشور آتلانتیک درسال ۱۹۴۱ میلادی بود که به امضای چرچیل و روزولت  رسید و در این منشور کلیات مشترک اقتصادی  به تصویب رسید که اجرا و پیروی آن منجر به دسترسی برابر به تجارت، بهبود وضع معیشتی کارگران و برقراری صلح در سراسر جهان گردید که بعد ها این منشور به امضای ۲۶ کشور عضو جامعه ی بین الملل رسید. نمونه دیگر آن سازمان امداد و احیای ملل متحد ( UNRRA ) بود که در سال ۱۹۴۳ میان ۴۷ کشور بمنظور همکاری میان کشور ها برای یاری رساندن به آوارگان جنگی به امضا رسید . در سال ۱۹۴۵ میلادی نیز، سازمان ملل متحد (  UN)، جایگزین (جامعه ملل)گردید  که بخشی از مفاد منشور سازمان ملل متحد ، همکاری و کمک های اقتصادی و اجتماعی میان کشورها ی عضو می باشد.

کل اعضای سازمان ملل اکنون به ۱۸۵ کشور رسیده است و هر کشور عضو ۵ نماینده در آن دارد و علاوه بر این افراد ، کارشناسان دیگری نیز در کمیته هایی فعالیت میکنند که کارشان رسیدگی به مسائل مالی ، اجتماعی ، فرهنگی و امور بشر دوستانه است . سازمان ملل متحد،خود مشتمل بر چند سازمان تخصصی دیگر میباشد­که مهمترین آنها عبارتند از :

۱٫ سازمان خواروبار و کشاورزیFAO: هدف این نهاد تخصصی سازمان ملل بالا بردن سطوح تغذیه و معیارهای معیشتی ، بهینه سازی وضعیت تولید ، فراوری و بازیابی مواد غذایی و محصولات کشاورزی و ریشه کنی گرسنگی در کشور های جهان است .

۲٫ سازمان بین المللی کار ILO: این سازمان به کارگران ، کارفرما یان و دولت ها اختصاص دارد و هدف آن ارتقای عدالت اجتماعی و سیاستگزاری های اشتغال می باشد.

۳٫ سازمان توسعه ملل متحد (UNDP): این سازمان دارای کارکرد خدمت رسانی است و به منزله یک بنگاه تأمین اعتبارات مالی برای همکاریهای فنی فعالیت دارد . برنامه توسعه ملل متحد، توسعه و ارتقای پیشرفت انسانها با هدف کمک به کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به اعتماد به نفس از طریق سازندگی و تقویت توانایی ملت ها می باشد.

۴٫ سازمان آموزشی ،علمی و فرهنگی ملل متحد (UNESCO ): این سازمان ارتباطات را برنامه ای عمده و مستقل می بیند که در سه حوزه ی گسترده فعالیت دارد :

  • جریان آزاد افکار و اندیشه ها به یاری کلمات و تصاویر
  • ارتباطات برای توسعه و پیشرفت
  • توسعه تأثیر اجتماعی-فرهنگی فناوری های جدید ارتباطی.

۵٫ صندوق کمک به جمعیت ملل متحد (UNFPA) : هدف این سازمان مقابله با مشکلاتی است که از رشد جمعیت ناشی میشود . این نهاد به برنامه ها و فعالیت های مرتبط  با جمعیت در بیشتر کشورهای در حال توسعه با رویکرد اطلاع رسانی،آموزشی و ارتباطی می پردازد .

۶٫ صندوق کمک به کودکان ملل متحد(UNICEF): هدف اصلی این سازمان رسیدگی به نیازهای کودکان ساکن کشورهای در حال توسعه است. این سازمان در جهت ریشه کنی بیماریهایی چون سل، مالاریا، تراخم،جذام و سوء تغذیه کودکان با سازمان جهانی بهداشت و بمنظور حمایت و بر انگیختن علاقه همه کشورها به برنامه های توسعه ای با سازمان توسعه ملل متحد همکاری و ارتباط تنگاتنگی دارد.

۷٫ سازمان جهانی بهداشت (WHO): این سازمان ، متضمن بهداشت عمومی مردم از جهت مصون ماندن و  نیز درمان و ریشه کنی بیماریها هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی است . ریشه کنی بیماریهایی چون آبله ، فلج اطفال و … نتیجه فعالیتهای این سازمان است.

۸٫ بانک جهانی یا بانک بین المللی بازسازی و توسعه (IBRD): یک نهاد توسعه ای است که برای تقویت و تشویق به کشور های در حال توسعه وام پرداخت می کند. این وام در جهت توسعه عمرانی روستاها و رفع نیاز های اساسی روستائیان ، تنظیم ساختاری کشورهای فقیر و توجه و ارتقاء مسائل جنسیتی و حقوق بشردر انها می باشد .

دوره گرایش به انتقال نوآوری ها

سازمان ملل متحد، دهه ی ۱۹۶۰ را نخستین دهه ی توسعه نامید و اهدافی را برای رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه معین کرد . این دوره به دوره انتقال فناوری از شمال به جنوب معروف شد  بطوریکه مردم کشورهای جهان سوم با توجه به ابزارها و فناوری های جدید  در کشور های اروپایی در کشاورزی، پزشکی، صنعت  و ….، نوع بومی و سنتی این حرفه ها را کنار گذاشته و به شیوه مدرن و امروزی آن رو بیاورند (انتقال فناوری از کشورهای اروپایی (شمال) به کشورهای جهان سوم (جنوب) اما پس از مدتی که از این رهیافت یعنی سوگیری گرایش به نوآوری گذشت ،معلوم شد که مشکلات جهان سوم در دوره پس از استعمار با مشکلات اروپای جنگ زده در ایام پس از جنگ جهانی دوم کاملا متفاوت است ، زیرا هیچگونه شالوده یدانش فنی و تخصصی در جهان سوم وجود نداشت و بنا براین متقاعد سازی مردم جهان سوم در برابر این دگرگونی، مستلزم ورود اندیشه ها و دانشهای جدید و ترویج موفقیت آمیز آنها بود . بنا براین در سالهای بعد شاهد مهاجرت و تحصیل خیل عظیمی از دانشجویان کشورهای جهان سوم به کشورهای توسعه یافته هستیم تا در آنجا به تحصیل رشته ها و فنون جدید اقدام نمایند و متقابلا شاهد ورود کارشناسانی از کشور های درحال توسعه به کشور های جهان سوم در قالب نمایندگان یونسکو ،فآو،صلیب سرخ جهانی و… می باشیم.

سوگیری گرایش به متقاعد سازی و گرایش به ارتباط از بالا به پایین

ترویج از دیر باز یک روش منطقی و نظام یافته برای اشاعه دانش و مهارتهای مولد و مفید در بین دریافت کنندگان آن دانش ها و مهارتها شناخته شده بود و هنوز نیز همین گونه است . شرح اجمالی این روش از این قرار است که در بیشتر کشورهای جهان سوم ،ادارات دولتی و وزارتخانه ها شامل بهداشت ،آموزش و پرورش،کشاورزی ،کار، حمل و نقل و… دارای بخشی هستند که کارکرد آن ترویج امور مربوط به آن اداره یا وزارتخانه است . مثلا وزارت کشاورزی که معمولا دارای بزرگترین نظام ترویج خدمات است و وظیفه ترویجی آن ، شامل تأمین آذوقه و مایحتاج مادی و نیز آموزش همگانی کشاورزان در مسیرکشاورزی مدرن است. اجرای ترویج نه فقط سوگیری گرایش به نوآوری را شامل میشد بلکه خود را موظف می دید و به خود حق می داد در باره اینکه برای دریافت کنندگان فناوری ها کدام نوآوری از سایر نوآوری ها بهتر است ، تصمیم گیری کند بدنبال آن برنامه های ضربتی را به اجرا در می آورد تا دریافت کنندگان را متقاعد سازد که نظرشان صائب و گزینش شان درست است. آنچه در این الگو مورد انتقاد قرار گرفته ، آنست که الگوی مذکور بر پذیرفته شدن به اجرا درآمدن آن فناوری های جدید تاکید دارد وبر تأثیر نظرات دریافت کنندگان فناوری بر تصمیم گیری های توسعه ای ، تاکید کمتری دارد ونیز اینکه برنامه های ترویجی برای اثرگذاری بیشتر به ارتباطات رو در روی کارگزار و دریافت کننده متکی است. از این رو این جریان یکطرفه پیام رسانی با هدف تأثیرگذاری آغاز شد که مبدأ آن ادارات متحول کننده در رأس هرم حکومت ها ومقصد آن دهقانان و روستائیان در قاعده هرم مذکور بودند. این فرآیند ارتباطی ، ارتباط از بالا به پائین لقب گرفت و این رهیافت بر آن بود که روستائیان ارزش به اجرا درآوردن نوآوری ها را دارند ، لیکن منطق و قدرت انتخاب نوآوری بهتر را ندارند و نمی توانند در این جهت ، گزینش خوبی داشته باشند .

شکل ۲-۱ : الگوی توسعه مبتنی بر متقاعد سازی و ترغیب

ترویج ارتباطات متقاعد ساز

پذیرش نوآوری های تکنولوژیک

توسعه فردی و ملی

 

سوگیری گرایش به رسانه های جمعی و گرایش به با سوادی

لرنر(۱۹۵۸) به بررسی همبستگی میان توسعه و مجموعه متغیرهایی ازقبیل شهرنشینی، سواد، استفاده از وسایل ارتباط جمعی وغیره پرداخت. درالگوی او و کسانی چون شرام (۱۹۶۴) که دنباله روی او بودند، این باور نهفته بود که کنش متقابل میان باسوادی و رسانه های جمعی ابزاری است که بوسیله آن توده های مردم، سرانجام خود را از قید وبند سنت گرایی رها خواهند ساخت و این امر نوید بخش گذر از جامعه سنتی به شمار می رود. دراین الگو رسانه های جمعی مسئول ایجاد آگاهی های گسترده درباره نوآوری ها و ایجاد علاقه به آنها تحت حمایت و تائید کارگزاران خواهد بود ونیز لازمه عبور از سنت گرایی، باسوادی افراد جامعه است.

مواجهه باسوادی و رسانه های جمعی بعلاوه تائید و حمایت کارگزاران

شکل ۲-۲ : الگوی توسعه از طریق رسانه های جمعی

پذیرش نوآوری های فناوری

توسعه فردی و ملی

 

موانع ذهنی و روان شناختی توسعه

در کشورهای جهان سوم افراد بی رغبت به نوآوری ، برخلاف کشورهای پیشرفته غربی ، اکثریت افراد را شامل می شوند و این رویکرد عمومیت دارد که اکثر روستائیان از نوآوری روی گردان و دلبسته سنتهای خود مانند خانواده گرایی ، تقدیر گرایی ، دینداری و قادر نبودن به چشم پوشی از منافع آنی بخاطر منافع آتی می باشند. بنابراین توسعه روستائیان و گذر از سنت گرایی محقق نمی شود مگر آنکه نخست بیماری روان شناختی و ذهنی آنها درمان و تعریف درست و صحیحی از مدرنیزاسیون و توسعه برای آن را ترسیم گردد .

موانع اجتماعی – اقتصادی توسعه

دراوایل دهه ی ۱۹۷۰ گروهی از پژوهشگران ارتباطی جهان سوم که در آمریکا آموزش دیده بودند ، نظرات اعترض آمیزی را در رابطه با ارتباطات توسعه مطرح کردند . آنان معتقد بودند ارتباطات توسعه در کشورهای جهان سوم از لحاظ فکری و فرهنگی تحت نفوذ ایالات متحده آمریکا است و برداشت صحیحی از فرهنگ سنتی آنها صورت نگرفته است . با این حال آنها عوامل زیر را بعنوان موانع اجتماعی – اقتصادی توسعه  می دانند :

  1. فقدان دانش و مهارت درمورد نوآوری های جدید .
  2. فقدان مشارکت مردم عادی در روند برنامه ریزی های توسعه .
  3. فقدان اعتبارات مالی برای پذیرش نوآوری ها .
  4. فقدان بازار مناسبی برای خرید و فروش تجهیزات تکنولوژیک .
  5. فقدان زیر ساخت های لازم برای توسعه .
  6. فقدان امکانات و فرصتهای شغلی در نواحی روستایی .

فصل اول

فصل دوم

فصل سوم

فصل چهارم

فصل پنجم

فصل ششم

 منبع خلاصه نویسی