روابط عمومی چه نسبتی با توسعه پایدار دارد؟!

سیدحسین قوامی

مفاهیم «روابط عمومی» و «توسعه» همزمان با انقلاب صنعتی پدیدار شده و بیش از صد سال از تولدشان می گذرد. اما مفهوم توسعه پایدار مفهوم جدیدتری است که کمتر از ۵۰ سال پیش وارد ادبیات جهانی توسعه شد.

عبارت توسعه پایدار یا Sustainable Development ایجاد تعادل میان توسعه و محیط زیست است اما تنها بر جنبه زیست محیطی تمرکز ندارد بلکه به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه می‌کند. در واقع توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.

بهره برداری بی رویه و ورود خسارات به محیط زیست و کاهش مستمر منابع طبیعی، نگرانی هایی را برای تحقق حقوق نسل های آینده ایجاد کرد، بنابراین اجماع جهانی برای پیگیری توسعه پایدار به عنوان مهمترین راهکار صیانت از حقوق نسل های آینده شکل گرفت و با طرح در اجلاس و مجامع گوناگون، شاخص و مولفه های توسعه پایدار تدوین و تبیین شد.

با مرور شاخص و مولفه های توسعه پایدار، سئوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که این مولفه ها چه نسبتی با روابط عمومی دارد؟!

از نظر نگارنده، پیش نیاز لازم برای حرکت به سوی توسعه پایدار، تقویت مشارکت اجتماعی است که از کارکردهای علم ارتباطات و روابط عمومی است. (و در برخی از قطعنامه ها و اسناد مرتبط با توسعه پایدار، از جمله قطعنامه اجلاس ریو ۲۰۱۲ نیز به صراحت به آن اشاره شده است.)

به نظر دکتر کاظم معتمدنژاد جایگاه ارتباطات در برنامه‌ریزی های توسعه، از دو جهت شایان توجه است؛ وسایل و امکانات گوناگون ارتباطی، از یک‌سو جزو عوامل آگاهی‌دهی و هماهنگ‌سازی و سازماندهی موردنظر در ارائه و اجرای طرح های مختلف توسعه به شمار می‌روند و در جلب همکاری ها و مشارکت های عمومی برای تأمین نتایج مطلوب آنها نیز تأثیر تعیین‌کننده دارند؛ از سوی دیگر خود به عنوان شاخص های توسعه، مانند درآمد سرانه و سطح سواد و همچنین به عنوان زمینه‌های اصلی توسعه، مثل کشاورزی، صنعت، آموزش و بهداشت، در برنامه‌های توسعه ملی، جایگاه ممتازی، دارند. به همین دلیل، برای پیشرفت و گسترش آنها، در کنار زمینه‌های مهم دیگر توسعه، برنامه‌ریزی های ویژه‌ای در نظر گرفته‌ می‌شود. بدین‌گونه، «ارتباطات توسعه» و «توسعه ارتباطات» در برنامه‌ریزی های توسعه‌ ملی، لازم و ملزوم یکدیگرند. (۱)

همچنین دکتر مجید تهرانیان معتقد است برای رسیدن به ارتباطات توسعه باید سه مرحله‌ را طی کرد: (۲)

  1. مرحله اول، «توسعه ارتباطات» است که می‌تواند به عنوان گسترش ظرفیت مجاری نظام‌ ارتباطی تعریف شود.
  2. مرحله دوم، «توسعه به وسیله ارتباطات» است. به معنای به کارگیری ظرفیت های ارتباطی‌ در جهت ارائه خدمات اجتماعی مانند آموزش از راه دور، کتابخانه از راه دور و غیره به همراه‌ خدمات معمول و سنتی.
  3. مرحله سوم، «توسعه برای ارتباطات» است که بر ارتباط مستقل از قدرت و متکی بر گفت‌وگو میان دولت و جامعه مدنی مبتنی است. به طوری که مبنای تصمیم‌گیری های عمومی‌ «عقلانیت ارتباطی» است نه «عقلانیت ابزاری»

بر این مبنا، نگارنده معتقد است که روابط عمومی نیز حداقل در سه حوزه می تواند در جهت ترویج و گسترش توسعه پایدار گام بردارد:

  1. مرحله اول، توسعه روابط عمومی به عنوان هنر هشتم است که با ریل گذاری مناسبت و تقویت زیرساخت ها انجام می شود. زیرساخت هایی که در دو بخش نرم افزاری (قوانین، دستورالعمل ها و نظام جامع) و سخت افزاری (تقویت بستر ارتباطات ملی و بین المللی و بهره گیری از تکنولوژی های نوین) قابل برنامه ریزی و توسعه است. پس از توسعه زیرساخت ها نیز باید توسعه دانش و مهارت نیروی انسانی فعال در این حوزه مورد توجه قرار گیرد تا شاهد یک روابط عمومی توسعه یافته باشیم که قادر به انجام مسئولیت های اجتماعی خود (از جمله توسعه پایدار) باشد.
  2. مرحله دوم، توسعه پایدار به وسیله روابط عمومی است، که مشتمل بر به کارگیری ظرفیت های حرفه ای در جهت ارائه خدمات و وظایف است. مانند تقویت ارتباطات دوسویه همسنگ به عنوان متعالی ترین کارکرد روابط عمومی که موجب افزایش صحت و سرعت در اطلاع رسانی، گسترش اقناع و ترغیب و تقویت مشارکت اجتماعی، همدلی و همگرایی ذی نفعان سازمان می شود. در این راستا گسترش روابط عمومی الکترونیک گام مهمی در جهت کاهش مصرف کاغذ و حفظ و صیانت از منابع طبیعی و تقویت بعد محیط زیستی توسعه پایدار است. همچنین اقداماتی چون ایجاد و توسعه صدای مشتری (Customer Relationship Management)، تدوین و پیاده سازی نظام پیشنهادات (Employee Suggestion Systems) و نظام تکریم ارباب رجوع می تواند از مهمترین اقدامات روابط عمومی ها برای تحکیم اجتماع و احترام به حقوق افراد و ایجاد عدالت اجتماعی و توسعه توانمندی افراد است که مجموعه این فعالیت ها تاثیر شگفتی بر تحکیم و تقویت توسعه پایدار دارد.
  3. و در نهایت مرحله سوم، «توسعه برای روابط عمومی» است که بر ارتباط مستقل از قدرت و بر مبنای مدنیت متکی است که مبنای تصمیم‌گیری در آن «عقلانیت ارتباطی» است، نه «عقلانیت ابزاری». لذا روابط عمومی با پشت سر نهادن انواع روابط عمومی ناکارآمد و منسوخ شده (توجیه گر و تبیین گر) به تدوین استراتژی های مبتنی بر توسعه پایدار و مفید برای جامعه و محیط زیست پرداخته و با شتاب به سوی قله های روابط عمومی تحلیل گر گام بر می دارد. در نتیجه روابط عمومی چنین سازمانی (تحلیل گر) یک روابط عمومی با برنامه است که پیشاپیش امور، رویدادها و روندها حرکت می کند و به سطح مشاور مدیریت ارتقا می یابد و در تعیین سیاست ها و خط مشی های سازمان مشارکت می نماید. این روابط عمومی تقویت درک متقابل با مخاطبان را هدف خود قرار داده و با اعتماد به نفس، استدلال و منطق قوی، ضمن صیانت از منافع سازمان، از منافع مردم، دولت و سازمان های دیگر هم پاسداری می کند.

 

پی نوشت:

۱) معتمدنژاد،کاظم،ارتباطات توسعه و توسعه ارتباطات در ایران،نقش ارتباطات در پیشبرد برنامه‌های توسعه ملی و اهمیت‌ برنامه‌ریزی برای توسعه ارتباطی،دانشگاه علامه طباطبایی،۱۷۳۱،صص ۱ و ۲

۲) تهرانیان،مجید(بی‌تا)ارتباطات و توسعه،ترجمه هادی خانیکی،فتوکپی،تهران:دانشکده علوم ارتباطات،دانشگاه علامه‌ طباطبایی،ص ۶