این اصطلاح توسط گوستاو لوبون، جامعه شناس فرانسوی مطرح شد که نظریات وی در زمینه روانشناسی اجتماعی مشهور است. منظور از انبوه خلق عدهای از افراد هستند که در عمل مشخصی یا بروز حادثهای گرد هم میآیند و دارای ویژگیهایی چون وجود احساسات و هیجانات آنی ،نداشتن تشکل و انسجام، به وجود ارتباط موقت و ناپایدار میان افراد، از دست دادن حس تشیخص و پیوستن به گروه و در نهایت عدم وجود هدف قبلی و اندیشیده میباشد.
تودههای مردم:
- توده های همگن: این توده ها را فرقهها، سازمانها، طبقات روحانی و نظامی و طبقات شهروندان یا روستاییان تشکیل میدهد.
- توده های ناهمگن: این توده ها از گروههای نامشخصی تشکیل میشوند و در آنها شغل، تحصیلات، جنس و … اهمیتی ندارد مثل ازدحامها یا تظاهرات خیابانی.
به عقیده لوبون در جوامع مدرن صنعتی جامعه باید نوع جدیدی از رهبران را برای جماعات تدارک ببیند تا اشخاص عوام فریب مردم را آلت دست خود قرار ندهند. وی در کتاب انبوه خلق به نقش مطبوعات (رسانهها) در ایجاد و تشکیل افکار عمومی اشاره کرده است.
انواع انبوه خلق:
- انبوه خلق قراردادی: انبوه خلقی است که تحت تاثیر برخی عرف و قراردادهای اجتماعی ایجاد میشوند؛ مثل استقبال از گروههای ورزشی در فرودگاه
- انبوه خلق اتفاقی: بر اثر یک حادثه رخ میدهد؛ مثل زلزله، تصادف اتومبیل و …
- انبوه خلق نمایشی (رقص گرا): این پدیده در برخی تجمعات خاص مثل فرقههای مذهبی که برای انجام مناسک گرد هم جمع می شوند، به وجود میآید. (کارنوال، دستجات مذهبی، چهارشنبه سوری و …)
- انبوه خلق فعال: دارای رهبری است، فعالیتش معطوف به هدف است. انبوهی با تحرک هم نامیده میشود. هر انبوهی که دارای رهبری، سازماندهی و برنامه ریزی باشد. مثل تیم ورزشی، تیمهای کاری و …
سه علت به وجود آمدن انبوه خلق:
- احساس شکست ناپذیری و قدرت
- تقلید و سرایت
- تلقین پذیری
ویژگی انبوه خلق:
- تفکر منطقی کم (عقلانیت کم)
- روح انتقاد نگری بالا و زیاده روی در بروز احساسات
- مجاورت فیزیکی
- نامتجانس از لحاظ سن، جنس و شغل
- احساس و هیجان
گابریل تارد در ادامه نظرات گوستاو لوبون، نظریه تقلید را بنیان نهاد. تارد (قاضی فرانسوی) با بررسی طبیعت جنایتهای مختلف، تقلید را علت واقعی و اساسی وقوع جرایم اجتماعی اعلام کرد و دامنه آن را تا آن جا وسعت بخشید که جامعه بدون تقلید را غیر قابل تصور دانست.
تارد مشاهده کرد که میزان تطابق افراد با یک اندیشه جدید اغلب تابع یک منحنی s شکل است.در ابتدا افراد کمی با ایده جدید خو میگیرند، سپس میزان تطابق به دلیل مقایسه زیادی از افراد با نوآوری افزایش مییابد. زیرا عده کمی برای تطبیق با نوآوری باقی می مانند.
به نظر تارد، در جامعهشناسی همه چیز به روابط بین افراد خلاصه میشود. لذا اجتماع از گروهی از مردم تشکیل شده است که به تقلید از یکدیگر مشغول میباشند.
او به دو نوع تقلید معتقد بود:
- تقلید آداب رسوم بین نسلها. یعنی آنچه نسلی از نسل دیگر اخذ میکند و مورد تقلید قرار میدهد.
- تقلید مراسم و عادات بین افراد زمان حال. بدین صورت که آنچه یکی از دیگری ببیند و مقبول طبعش قرار گیرد، میپذیرد و تقلید میکند.
تارد مینویسد که ساختمان اجتماع بر خصائص فردی بنا نهاده شده که مهمترین آنها حس تقلید است. افراد در خردسالی به تقلید از رفتار بزرگسالان میپردازند و در جوانی تحت تأثیر عنوان و شهرت اشخاص، از اعمال و کردار آنان. این محقق معتقد است که تأثیر عوامل جسمانی را در ایجاد جرائم نمیتوان انکار کرد. زیرا بطور تحقیق در آفریدن آنها نقشی ایفا میکند.
تارد معتقد است که حسن تقلید یکی از قویترین غرائز انسان است. کلیه اعمال مهم که در زندگانی اجتماع رخ میدهد، از یک نمونه و مثال الهام میگیرد. به عقیده وی، گرایش به تقلید در طبقات پایین اجتماع فراوان بچشم میخورد. این طبقه گفتار و کردار و رفتار طبقات بالای اجتماع را سرمشق خود قرار میدهد و از آنها پیروی میکند .قبلا اشرافیت مورد تقلید قرار میگرفت ولی امروز فساد موجود در پایتخت و برخی شهرهای بزرگ است که بوسیله عامل تقلید در روستاها رایج میشود و همه جا را در حیطه تصرف خود در میآورد.
قوانین تقلید:
- ما بیشتر از کسی تقلید مینماییم که به او نزدیکتریم.
- افراد بیشتر از کسی تقلید میکنند که دارای شان اجتماعی و سلسله مراتب بالاتری هستند
- تقلید جرم متناسب با تحول اجتماعی تحول پیدا میکند.
نظریه تقلید، بعدها پایه و اساس نظریه نوآوری راجرز و پاندورا قرار گرفت.
راجرز فرایند اشاعه نوآوریها را دارای ۵ مرحله میداند :
- مرحله آگاهی(knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن است. آگاهی از پدیده نو زمانی صورت میگیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه میشود.
- مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل میگیرد.
- مرحله تصمیم (Decision) : در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی میپردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ میکند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد.
- مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله ،از نوآوری استفاده میشود.
- مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی میگردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او میتواند روند کسب نوآوری را متوقف کند.