روابط عمومی کار راحتی است!

سیدحسین قوامی: چندی پیش گزارشی منتشر شد که بر اساس آن حرفه «روابط عمومی» برای چهارمین سال متوالی به عنوان یکی از پراسترس‌ترین مشاغل جهان معرفی شد. انتشار این گزارش برای برخی از دوستان مایه تعجب و حیرت بود، چون تصور عمومی بر این است که «روابط عمومی کاری راحت و مفرح است»!

نگارنده نیز معتقد است روابط عمومی کار بسیار راحتی است! به راحتی رصد هر روز ده‌ها روزنامه و خبرگزاری و کنترل صدها خبر، گزارش، یادداشت، تفسیر و تحلیل تا مبادا کسی در جایی چیزی در مورد سازمان گفته باشد و مشکل‌ساز شود. به راحتی تهیه روزانه بولتن بریده جراید و ارسال آن برای مدیران شرکت. به راحتی مذاکرات هر روزه با خبرنگار فلان روزنامه و بهمان خبرگزاری در مورد اخبار کذبی که منتشر شده و این سوال همیشگی که «منبع خبر کجاست؟! و چرا قبل از انتشار از صحت و سقم آن مطلع نشدید؟!» به راحتی مواجه شدن با درخواست انتشار آگهی و قانع کردن درخواست کننده با این توضیح که انتشار آگهی بر اساس برنامه‌ریزی تبلیغاتی متکی بر صرفه و صلاح شرکت انجام می‌شود. به راحتی اصرار گاه و بیگاه به مقامات سازمان برای حضور بیشتر در رسانه‌ها جهت رفع ابهامات، رد شایعات و پاسخ به بدگویی‌ها و البته انکار همیشگی آنها! به راحتی ارتباط با رسانه ها و تهیه و تنظیم اخبار و رویدادها و ارسال آن برای رسانه‌ها و پیگیری مستمر برای انتشار آنها.

روابط‌عمومی کار راحتی است! به راحتی ترجمه پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مسائل فنی و تخصصی سازمان به زبان هنر و نگارش سناریو و تهیه و تولید کلیپ و فیلم و تیزر با کیفیت بالا و هزینه پایین! به راحتی تولید و ساخت اثری که هم نظر سازمان را تامین کند و هم چیز قابل ارائه‌ای از نظر جذابیت‌های هنری، بصری و فنی داشته باشد، هم حاوی فیلم و تصویر فلان موضوع و بهمان پروژه باشد و هم سیر تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک قرن اخیر را بیان کند! هم اثری از فلان مقام عزل شده نداشته باشد و هم پر از نشانه‌های حضور مثبت فلان مقام نصب شده باشد! به راحتی مذاکره با صدا و سیما و عقد قرارداد برای پخش آن برنامه‌ها و تنظیم کنداکتور پخش مناسب و چالش مداوم در مقابل تغییر کنداکتور. به راحتی سر و کله زدن با مسئول مربوطه در تلویزیون برای گرفتن پخش مناسب و توضیح و پاسخ مداوم به این سئوال سازمان که چرا برنامه‌های ساخته شده در این زمان پخش شد و آن زمان پخش نشد؟! به راحتی استرس و اضطراب لحظات بعد از اطلاع‌رسانی و ارسال پیامک پخش برنامه تا لحظه موعود و تپش قلب و به شمارش افتادن نفس در امتداد ثانیه‌های مانده به پخش برنامه که «اگه پخش نشد چی؟!» و وای به روزی که پخش نشود!

روابط عمومی بودن کار راحتی است! پر از مراسم جشن و شادی و سرور! خیلی راحت است، به راحتی ایستادن در گوشه‌ای از سالن، وقتی که همه آرام روی صندلی‌هایشان نشسته‌اند و جز برنامه به چیزی توجه ندارند، به راحتی دلشوره و اضطراب لحظه به لحظه برای اینکه همه چیز مطابق برنامه پیش برود، عوامل دیر نرسند، برق قطع نشود، بلندگو سوت نکشد، سالن خالی نماند یا زیاد از حد پر نشود، عنوان مقامات از قلم نیافتد، زمانبندی رعایت شود، پذیرایی به موقع باشد، نور سالن به هنگام پخش کلیپ کم و بلافاصله بعد از آن زیاد شود و تهویه و هوای سالن مناسب باشد. به راحتی دلشوره و اضطراب لحظه به لحظه نگاه کردن به چهره مهمانان و کسب اطمینان از رضایت آنان در طول برنامه، به خصوص مهمانان ردیف اول! به راحتی دلشوره و اضطراب لحظات پس از اتمام برنامه و انتظار نظرات و بازخوردهای مهمانان، به خصوص مهمانان ردیف اول! به راحتی دلشوره و اضطراب روزهای بعد از اجرای مراسم و انتشار تصاویر و فیلم‌های آن و تماس‌های پی در پی عوامل اجرای مراسم برای پرداخت صورتحساب و چک و چانه زدن با واحد مالی برای تسریع در پروسه تسویه حساب!

روابط عمومی بودن کلا خیلی کار راحتی است! به راحتی استرس بعد از انتشار اخبار در سایت یا بعد از انتشار بروشور، کاتالوگ یا نشریه داخلی و اضطراب درست بودن تک تک کلمات و جملات و خوب درآمدن کیفیت کاغذ و رنگ و چاپ و سلفون و صحافی آن. به راحتی توجه به نظرات همه ذی‌نفعان و راضی نگه داشتن همه مدیران، همکاران، خبرنگاران، پیمانکاران و کارفرمایان. به راحتی بلد بودن همزمان چند رشته و تخصص، از روزنامه‌نگاری و ارتباطات گرفته تا فیلمنامه نویسی و کارگردانی، از معارف و اصول اعتقادی گرفته تا مسائل فنی و تخصصی سازمان، از طراحی و گرافیک گرفته تا آشنایی با وب، HTML، شبکه‌های مجازی و … به قول دوستی روابط عمومی ملقمه‌ای است از شیر مرغ تا جون آدمیزاد، از عکاسی گرفته تا رقاصی! و هنر تعامل با آدم های مختلف از آقاسی گرفته تا آغاسی است! روابط‌عمومی به قدری راحت است که همه می‌توانند انجام دهند!

لینک مطلب در پایگاه کاوشگران روابط عمومی

لینک مطلب در شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)