اخیرا طرحی توسط «خانه طراحان انقلاب اسلامی» از زیرمجموعه های «سازمان هنری رسانه ای اوج» منتشر شده و در برخی از بیلبوردهای شهر دیده میشود که بر اساس افسانههای کهن ایرانی و داستانهای شاهنامه طراحی شده است. در طرفین طرح نیز نوشتهای با این مضمون درج شده: «ای در رگانم خون وطن / دور از تو بادا اهرمن
در شرایطی که نیاز به وحدت ملی، انسجام داخلی و تقویت روح حماسی جامعه وجود دارد، انتشار اینگونه طرحهای ملی که ریشه در تاریخ، تمدن و فرهنگ کهن ایران دارد و غرور ملی را افزایش میدهد، قطعا ارزنده و ارزشمند است، ولی کاش در سایر مواقع نیز مورد توجه قرار گیرد.
اندوختههای فرهنگی یک ملت، گنجی سترگی است که در قرون و اعصار گذشته با همت و اراده و رنجی بیشمار به دست آمده و به پشتوانه و دارایی بیبدیل و دست نیافتنی تبدیل شده که حاصل راههای صعب العبور و پر پیچ و خم تاریخ و ته نشینی غم و شادی و شکست و پیروزی و تجارب تلخ و شیرین یک ملت در فراز و نشیب تاریخ است. پس هرچه آن فرهنگ و ملت کهنتر و با اصالتتر باشد چون ایران؛ اندوختهای غنیتر و با هویتتر خواهد داشت که چون کوه میتواند بر آن تکیه کند تا در مقابل هیچ نسیم و طوفانی خم به ابرو نیاورده و قد خم نکند. اما سئوال بیپاسخ ابدی آن است که کدام عقل سلیم، بیتوجه به غرور ملی، چنین درخت تناور چندین سالهای را قطع میکند یا بر در چنین خزانه بیپایانی قفل میزند و یا از دامن امن چنین قله سر به فلک کشیده و همگرا کنندهای دور میشود؟!
بر اساس جمله معروف منتسب به پیامبر رحمت و مهربانی، «حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الْایمانِ»، پس بزرگترین خطای نابخشودنی هر ملتی آن است که در دوگانه سازیهای کاهنده و واگرا کننده، وطن و هویت ملی را در مقابل هر مفهوم ارزشمند دیگری قرار دهد و قربانی کند. هیچ انسان عاقلی در صلح و صفا و بزم، به واسطه داشتن یک سردار، سردار دیگری را در بند نمی کند تا به هنگام سختی و درگیری و رزم، فیلش یاد هندوستان بیافتد!
وطن یعنی همه آب و همه خاک
وطن یعنی همه عشق و همه پاک
وطن یعنی پدر، مادر، نیاکان
به خون و خاک بستن عهد و پیمان
وطن یعنی هویت، اصل، ریشه
سر آغاز و سرانجام و همیشه
وطن یعنی گذشته، حال، فردا
تمام سهم یک ملت ز دنیا
وطن یعنی چه آباد و چه ویران
وطن یعنی همین جا یعنی «ایران»
✍ سیدحسین قوامی