خلاصه فصل اول ارتباطات و توسعه در جهان سوم

مفاهیم کلیدی این موضوع عبارتند از: ارتباطات، توسعه، توانمندسازی و جهان سوّم که نوع ترکیب این مفاهیم به مفاهیم دیگر و اختلاف نظرهای ناشی از آن منجر می‌شود.

فصل اوّل :

درآمدی بر ارتباطات، توسعه و توانمندسازی در جهان سوّم:

مفاهیم کلیدی این موضوع عبارتند از: ارتباطات، توسعه، توانمندسازی و جهان سوّم که نوع ترکیب این مفاهیم به مفاهیم دیگر و اختلاف نظرهای ناشی از آن منجر می‌شود.

لذا تعریف ارتباطات توسعه نه فقط به تعریف مفاهیم مذکور بلکه به مفروضات نظری و عملی حوزه های وابسته نیز مرتبط است.

این حوزه ها عبارتند از: آموزش توسعه، روزنامه نگاری توسعه، ارتباطات بین المللی، ارتباطات فراملّی روزنامه نگاری بین المللی، ارتباطات میان فرهنگی و ارتباطات بین فرهنگی.

به عنوان مثال بین، ارتباطات توسعه، و «توسعه ارتباطات» تمایز وجود دارد، لذا سعی شده تا هم پوشی و تفاوت معنایی اصطلاحات مذکور و حوزه مطالعه و فعالیت مربوط به آنها مشخص گردد .

——————————————————————————————————————————

جهان سوّم :

این اصطلاح بیشتر معنای ضمنی فقر، بیکاری، اضافه جمعیت و توسعه نیافتگی اقتصادی را با خود به همراه دارد. این مفهوم امروزه برای ارجاع به آن دسته از کشورهایی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به کار می رود .

* در ذیل به برخی از تعاریف جهان سوّم از منظر تعدادی از پژوهشگران و همچنین به نقشه های جغرافیایی آن اشاره شده است

۱٫ جان ایسبیستر (۱۹۹۱)

نامبرده مفهوم جهان سوّم را در قرن هیجدهم فرانسه – جایی که سه طبقه اجتماعی به عنوان منزلت های اول، دوّم و سوم توصیف شده اند – ردیابی می کند.

منزلت‌های اول و دوّم صاحب قدرت سیاسی بودند و منزلت سوم شعار انقلابی در خلال انقلاب فرانسه بود  که در سال ۱۷۸۹ شروع شد و بعد از پیروزی، قدرت سیاسی را از گروه کوچک نخبگان به گروه متعلق به طبقه ۳ منتقل کرد. جان ایسبیستر مفهوم جهان سوم را به گروه های ستمدیده و انقلابی یک کشور ارجاع می دهد .

۲٫  آلفرد سووی

نامبرده برای نخستین بار اصطلاح جهان سوم را در سطح جهانی به کار برده است.

مشارالیه با مشاهده وضعیت جهان بعد از جنگ جهانی دوّم به این نتیجه رسیده است که اکثریت مردم مانند طبقه سوم قرن هیجدهم فرانسه از همه چیز محروم شده اند .

آلفرد سووی مفهوم جهان سوم را در بافت جنگ سرد برای توصیف کشورهای بی طرف یا غیرمتعهد که هر دو بخش جهان اول و دوم می خواستند آنها را تسخیر کنند به کار برده است .

۳٫ ژان پل سارتر

نامبرده مفهوم جهان سوم را به عنوان «نماد گرسنگی و ستمدیدگی» به کار برده است .

۴٫ پلچ

 نامبرده نشان داد که چگونه سووی مفهوم جهان سوم را برای ارجاع به کشورهای غیر متعهد در زمان جنگ سرد به کار برده است.

از نظر پلچ در تصور عامه جهان به بخش‌های مدرن در مقابل سنتی (یا فقیر) تقسیم شده است که بخش مدرن خود نیز تا سال ۱۹۸۹ به دو زیر بخش کمونیست (یا سوسیالیست) و جهان آزاد تقسیم می گردد .

۵٫ نقشه جغرافیایی مرکاتور

این نقشه مفهوم جغرافیایی جهان سوم را مبنی براینکه کوچکتر و مجزا از بقیه جهان است تقویت می کند و نقشه جهان را به نفع کشورهای استعمارگر اروپایی تحریف نموده است .

در این نقشه نیمکره شمالی از لحاظ وسعت خشکی بسیار بزرگتر از نیمکره جنوبی نشان داده شده است. این در حالی است که نیمکره شمالی از نظر وسعت خشکی نصف نیمکره جنوبی می باشد .

۶٫ نقشه جغرافیایی پیترز

این نقشه، نقشه مناطق برابر نام دارد و در آن هر چهار ربع نقشه مناطق خشکی یا دریایی به صورت تحریف شده و برابر عرضه شده است. در واقع این نقشه نیز جغرافیا به نفع کشورهای اسلامی استعمارگر و بر علیه کشورهای به اصطلاح جهان سوم ترسیم شده است.

در مقابل تقسیم بندی جغرافیایی جهان و به موازات عنوان کردن کشورهای جهان سوم به برخی از کشورهای در حال توسعه، بحث دیگری نیز وجود دارد و آن وجود جهان سوم در داخل جهان موسوم به اول و جهان اول در داخل جهان سوم می باشد .

به عبارتی بسیاری از مردمی که در جهان اول زندگی می کنند محروم و تا حدودی شبیه ستمدیدگان جهان سوم اند و وجود افراد و گروه های ثروتمند و مرفه با سطح زندگی استاندارد در داخل کشورهای فقیر و به اصطلاح جهان سومی می باشد .

بنابراین افکار و فرایندهای توصیفی مبتنی بر وضعیت جغرافیایی نیست بلکه توسعه، ارتباطات توانمندسازی و ارتباطات توسعه در هر جایی ممکن است وجود داشته باشد .

———————————————————————————————————————

ارتباطات و الگوهای ارتباطی

  1. فرایند خطی ارتباطات: یعنی فردی پیامی را از طریق یک مجرا برای فرد دیگری می فرستد و پاسخ (بازخورد) آنرا دریافت می کند و مداخله در این فرایند اختلال نامیده می شود .از آنجا که در این الگو ابتکار عمل و قابلیت دستکاری عمدتاً با فرستنده است جریان  یک سویه و فاقد روح پیام است.
  2. فرایند جمعی ارتباطات: تحقیقات تجربی و پیشرفت های بوجود آمده در فناوریهای ارتباطات و اختراع هایی از قبیل کامپیوتر، ماهواره و دیجیتال بر نقش و قدرت رسانه های جمعی و مواردی مانند برجسته سازی گفتمان عمومی، آموزش و الگوسازی و تأمین نیازهای مخاطبان و رضایت مندی آنها تأکید دارند .
  3. ارتباطات با معنای حفظ، تغییر و تولید فرهنگ: به سبب جدایی ناپذیری بین فرهنگ و ارتباطات، ارتباطات ارزش ها و قلمروهای هژمونیک را در جامعه تقویت می کند .

از آنجا که فرایندهای هژمونیک نامحسوس و فریبنده می باشند بیشتر مخاطبان در قبال ارزش های نهفته در پیام ها مقاومتی نمی کنند و فعالانه آن را می پذیرند به همین دلیل بسیاری از آثار انتقادی بر تحلیل متن است که ارزش های نهفته در محتوای رسانه ها را آشکار می سازد و مواجهه ای را فراهم می کند که به کارکرد مهم ارتقای آگاهی منجر می شود و هژمونی را به چالش می کشد.

 قواعد متنی

 گروه های قدرتمند برای تقویت پیام های مسلط این قواعد را به کار می گیرند  و آنها عبارتند از:

۱-       کمرنگ جلوه دادن دیدگاه های جریان غیر اصلی

۲-      نادیده گرفت  دیدگاه های بدیل

۳-      پافشاری در حمایت از دیدگاه جریان اصلی و اتکای بیش از اندازه بر دولت و منابع مشترک .

سنّت های رسانه ای که قواعد متنی را تقویت می کنند. این سنّت ها عبارتند از:

۱-      تمرکز بر رویدادها به جای زمینه

۲-      برجسته کردن برخوردها به جای وفاق

۳-      تمرکز افراد به جای گروه ها .

یکی از ابزار کلیدی ارتباطات زبان و انتخاب برچسبی است که از دستورالعمل‌های هژمونیک حمایت می کند. این برچسب ها نشان دهنده تفاوت اساسی در معنای آن اصطلاح و زمینه مناسب برای کاربرد آن است. به عنوان مثال به جای واژه روستایی از واژه های فقیر، آسیب پذیر یا محروم استفاده می کنند .

———————————————————————————————————————

توسعه

توسعه به معنی بهبود شرایط زندگی در جامعه است .

رویکردها یا شیوه های اندیشیدن درباره توسعه عبارتند از :

۱-      رویکرد نوسازی: این رویکرد مبتنی بر نظریه اقتصادی نوکلاسیک است و از توسعه اقتصادی سرمایه داری حمایت و آن را تشویق می کند .طبق رویکرد فوق الگوی غربی رشد اقتصادی در هر جای دیگری قابل اجرا است و تکنولوژی های نوین در توسعه اهمیت اساسی دارند.

۲-      رویکرد انتقادی: این رویکرد امپریالیسم و توسعه طلبی های فرهنگی – اقتصادی نوسازی را نقد کرده و به چالش کشیده اند

۳-      رویکرد رهایی بخش: این رویکرد متأثر از الهایت رهایی بخش است و بر رهائی افراد و اجتماع از ستمدیدگی و همچنین توانمندسازی و خود اتکایی افراد تأکید می ورزد .الهیات رهایی بخش مفروض می گیرد که همه مردم می خواهند کاملاً انسان ، آزاد،  متّکی به خود و دارای ظرفیت توسعه باشند .

۴-      رویکرد توسعه پایدار یا محیط زیست پایدار: این رویکرد مبتنی بر ضرورت حفظ تنوع زیست محیطی سیارۀ زمین برای بقای بشریت است .

۵-      رویکرد حامیان نقش زنان در توسعه: حامیان این رویکرد معتقدند که زنان در توسعه نقش محوری دارند و نادیده گرفتن ملاحظات زنان موفقت طرح های توسعه را به مخاطره می اندازد .

———————————————————————————————————————

توانمندسازی

فرایندی است که طبق آن افراد، سازمان ها و اجتماعات به کنترل و تفوق به شرایط اقتصادی و اجتماعی به مشارکت دموکراتیک در اجتماعاتشان و به کنترل اخبارشان نائل می شوند .

ابعاد توانمندسازی

۱-      توانمندسازی فردی (توسعه آگاهی فردی و اعتماد به نفس در مواجهه با ستمدیدگی)

۲-      توانمندسازی ارتباطی (افزایش توانایی برای مذاکره و تأثیر در تصمیم های ارتباطی)

۳-      توانمندسازی جمعی (کنش جمعی در سطح محلی یا بالاتر برای تغییر ساختارهای اجتماعی ظالمانه)

الگوهای توانمندسازی ( از نظر سانتی روزاریو)

۱-      توانمندسازی مبتنی بر افراد نه تشویق کنش اجتماعی جمعی توسط ستمدیدگان

۲-      توانمندسازی مبتنی بر وجدانی سازی و کنش اجتماعی رادیکال .

———————————————————————————————————————

ارتباطات توسعه

نظریه و فعالیت های ارتباطات توسعه نشان دهنده دیدگاه های ارتباطات، توسعه و توانمندسازی می باشد. دیدگاهی که ارتباطات را به منزله فرایند انتقال پیام می داند توسعه را به عنوان نوسازی از راه انتقال یا جای دادن تکنولوژی ها  و یا القای ارزش ها، نگرش ها و رفتارها در مردم می بیند .

ارتباطات و اطلاعات ابزارهای ترغیبی اند که می توانند به یاری فرایندهای نوسازی بیایند ارتباطات اقناعی یا بازیابی افکار توسعه و فن آوری های وابسته را به مخاطبان می فروشند و در چنین شرایطی ارتباطات توسعه در چهارچوب نوسازی اغلب به عنوان فرایندهای اقناعی نگریسته می شود .

در مقابل نظریه های انتقادی الگوهای بازاریابی را که هدفش گسترش و حمایت از ارزشهای سیاسی، اقتصادی و فناوری های غربی است رد می کند و فعالیت های اقناعی را عوام فریبی و مضر می داند ، بنابراین رویکرد انتقادی ارتباطات توسعه فرایندی از اجماع سازی و مقاومت است و پیامد ارتباطات توسعه باز مفهوم سازی نقش توانمند سازی می باشد .

ارتباطات توسعه در رویکرد رهایی بخش به توسعه آگاهی ها ، قدرت و رهایی بخشی منجر خواهد شد. برخی از نویسندگان فعالیت های معنوی و دینی را عناصر اصلی ارتباطات توسعه قلمداد می کنند .

لذا با عنایت به نظریه های فوق الذکر در خصوص ارتباطات توسعه این نتیجه عاید  می شود که یک نظریه مناسب نباید هیچ سطح از تحلیل و فعالیت ها را نادیده بگیرد و توجه اش را فقط به یک سطح متمرکز نماید بلکه   می بایست تمام سطوح (عامه مردم، اجتماع بزرگ، منطقه، سطوح ملی و جهانی) را شامل شود.

فصل اول

فصل دوم

فصل سوم

فصل چهارم

فصل پنجم

فصل ششم

منبع خلاصه نویسی