آنتروپی، بینظمی یا آشفتگی یا عدم قطعیت یک سیستم رو بیان میکنه.
انرژی زمانی قابل استفاده است که قابلیت پخش شدن، انتشار یا سرایت داشته باشه. مثل جریان الکتریسیته که تا وقتی در باتری نهفته باشه کاربردی نداره و زمانی از از طریق سیم به لامپ برسه میتونه اونو روشن کنه.
انتروپی همون میزان تمایل به پخش یا انتشار یک انرژی انباشته شده است.
به صورت کلی انتروپی با دو عامل حجم و دما است نسبت مستقیم داره. یعنی افزایش هر کدوم از اینها باعث افزایش انتروپی میشه.
برای مثال با گرمادادن به یک سیستم، (برای مثال ظرف آب) دمای آن افزایش پیدا میکند و بهدنبال افزایش دما، انرژی جنبشی سیستم هم بیشتر میشه؛ بنابراین تعداد برخوردهای مولکولی افزایش پیدا کرده و آمادگی سیستم برای انتشار انرژیاش بیشتر میشود؛ در این حالت اگر سیستم بسته باشه، یا هیچ اتفاقی نمیافته، یا به مرحله انفجار و تخریب میرسه، اما اگر سیستم باز باشه، میشه انتظار کار سازنده داشت. مثل موتور بخار.
از این مقدمه علمی، میخوام دو تا نتیجه بگیرم:
اول اینکه در هر سیستم اجتماعی و فرهنگی یا فکری به جای فشردن و محدود کردن و بستن سیستم، باید فضای باز ایجاد کنیم تا انرژی های نهفته به جای انفجار و تخریب، از راه مولد منتشر بشه و باعث افزایش خلاقیت و نوآوری بشه و اتفاقات خوب رقم بزنه.
دوم اینکه هرجا که بی نظمی و آشفتگی و سختی و درد و رنج زیاد شد، نگران نباشیم و غصه نخوریم، چون در دل هر بی نظمی و آشفتگی و آشوبی، میتونه نظم جدیدی خلق بشه و انرژی هایی آزاد بشه که جهانمون رو زیباتر و قابل تحملتر کنه…