چه رسم نامبارکی است که گلها قربانیان پاییزاند … در این پاییز غمانگیز نیز قرعه فال به نام گل دیگری افتاد و فرزانه ای گرانقدر و گران سنگ از میان مان رفت.
پروفسور کاظم معتمد نژاد در طول حیات پر خیر و برکتش به همه چیز رسید، جز به مراسم نکوداشتش؛ گویا برای جاودانه شدن عجله داشت و چون گل های بهاری تاب تراژدی سخت برگ ریز و سیلی سوزناک پاییز را نداشت و حتی برای مراسم نکوداشتش نیز صبر نکرد. صبر نکرد و جسم و جان آسمانی اش بیش از این طاقت زمین را نداشت و از خاک به افلاک پر کشید تا به عدد دانشجویانی که تربیت کرد و کتاب هایی که نوشت و پایان نامه هایی با نامش خاتمه می یابد و مقالاتی که بی نامش اعتبار نمی یابد و رد و اثری که در هر گوشه سپهر بی کران ارتباطات ایران گستراند، جاوید و ماندگار شود.
به راستی که او اندیشمندی برازنده این گفته است که: «فلک پیر را صبر بسیار میبایست، تا دگرباره فرزندی چون او بزاید»
پدر علم ارتباطات ایران رفت و داغی بر خاطرمان نهاد، اما در خاطراتمان به یادگار می ماند و هیچگاه از یادمان نمی رود.
روحش شاد و یادش گرامی باد
۱۵ آذر ۱۳۹۲